Web Analytics Made Easy - Statcounter

در این نشست دو روزه، ۷۰۰ نفر از ژنرالها و افسران نظامی، مقامات سیاسی، امنیتی، آکادمیک و رسانه ای آمریکا و حدود ۳۰ مقام نظامی و سیاسی از ۱۴ کشور جهان شرکت کرده بودند. آقای جیم پیلن فرماندارایالت نبراسکا و ژنرال آنتونی کاتن فرمانده کل ستاد "فرماندهی استراتژیک آمریکا" سخنرانان افتتاحیه بودند.  سمپوزیوم شامل پانل های مختلف باحضوربیش از ۳۰ سخنران از آمریکا و کشورهای دیگر بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سه سخنران اصلی این نشست آقای دان بین نماینده کنگره آمریکا، آقای ویلیام مک تورن بری نماینده سابق کنگره وآقای سید حسین موسویان بودند.

متن کامل سخنرانی موسویان

"امروز میخواهم راجع به"دیدگاه متقابل ایران و آمریکا در مورد تهدیدات و بازدارندگی" صحبت میکنم که بیشتر تشریح دیدگاه یک ایرانی است و ممکن است شما موافق نباشید. امیدوارم درک اینکه چرا امروز درچنین شرایطی قرار گرفته ایم، به بازنگری شما در استراتژی خاورمیانه ای آمریکا کمک کند.

اجازده دهید ابتدا از دوران خوب روابط ایران و آمریکا صحبت کنم. ایران و آمریکا از ۱۸۵۶تا ۱۹۵۳ یعنی حدود یکصد سال روابط دوستانه و استراتژیک داشتند. جوانان اصلاح طلب ایران تحت تاثیر ارزشهای آمریکا در مورد دمکراسی و حاکمیت قانون اساسی قرار گرفتند. یک آمریکایی با نام مورگان شوستر در سال ۱۹۱۹ اصلاح نظام مالی ایران را بعهده داشت. در آن ایام آمریکا در مقابل تلاشهای انگلیس و روسیه برای سلطه برایران ایستاد و از استقلال و حاکمیت ملی ایران دفاع کرد. یک آمریکایی دیگر بنام هاوارد بسکرویل اهل نبراسکا و فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون، برای تدریس به ایران رفت و در جنبش مشروطه خواهی و مبارزات علیه دیکتاتوری دوشادوش مردم ایران جنگید و جان باخت.  

اما درسال ۱۹۵۳، امریکا و انگلیس برای استمرار سلطه انگلیس برنفت ایران، علیه حکومت مردمی دکتر محمد مصدق کودتا کردند، شاه دیکتاتور را برقدرت نشاندند و آمریکا درجهت اهدافش برای مقابله با شوروی، به مدت ۲۵ سال بطور غیرمستقیم بر ایران سلطه یافت.

بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا یک نظم نوین جهانی را بناکرد و اکثر سازمانهای بین المللی را تاسیس کرد و برآنها سلطه یافت. آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در ۸۰% بحرانهای جهانی دخیل بوده و از سال ۱۹۴۶ تا سال ۲۰۰۰، حداقل در ۸۱ انتخابات در کشورهای دیگر دخالت کرد و در دوران جنگ سرد، برای تغییر رژیم در۷۰ کشور عملیات انجام داد.

اگر آمریکا این سیاستهای جاه طلبانه را اتخاذ نمیکرد و از جمله در عملیات کودتا در ایران مداخله نمی کرد و همان سیاست یکصد سال قبل در دفاع از حاکمیت و استقلال ایران را ادامه میداد؛ امروز دو کشور روابط حسنه و استراتژیک داشتند. اکثر آمریکایی ها واقعیت تاریخی کودتا درایران را بیاد ندارند اما انقلاب ۱۹۷۹ ایران و گروگان گرفته شدن دیپلمات های آمریکایی در ایران را خوب بیاد دارند. منتهی فراموش میکنند که انقلاب در ایران بخاطر دیکتاتوری شاه و سلطه آمریکا بر ایران رخ داد. سیزده روز بعد از ورودشاه به آمریکا، تظاهرکنندگان در تهران به سفارت آمریکا حمله کردند و ۵۲ دیپلمات آمریکایی را به گروگان گرفتند.

در عین حال در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱، ایران وآمریکا قرارداد الجزایر را امضاء کردند که بموجب آن توافق شد ایران گروگان های آمریکایی را آزاد کند و آمریکا هم مستقیم یا غیرمستقیم، نظامی یا غیرنظامی در ایران مداخله نکند، اموال ایران را آزاد کند و تحریم ها علیه ایران را لغو کند. در حقیقت قرارداد ۱۹۸۱ بین ایران و الجزایر می توانست بنیان یک روابط جدیدی بین ایران و آمریکا باشد تا دو کشور روابطی نو برپایه احترام متقابل و عدم مداخله و منافع مشترک داشته باشند. منتهی به محض آزادی گروگان های آمریکایی، واشینگتن قرارداد الجزایر را نقض کرد وایرانی ها هم متوجه شدند که به امضاء آمریکا نمی توان اعتماد کرد.

اما واقعه دردناک بعدی، حمایت آمریکا از تجاوز صدام علیه ایران بود. آمریکا و اروپا تکنولوژی و مواد بمب شیمیایی را در اختیار صدام قراردادند که منجر به کشته و مجروح شدن حدود یکصدهزار ایرانی شد. شوروی و اروپا هم پیشرفته ترین سلاح های متعارف را دراختیار صدام قرار دادند. روزنامه واشینگتن پست درگزارشی فاش کرد که در دوران جنگ عراق علیه ایران، دولت های ریگان و بوش مواد سمی شیمیایی و بیولوژیک دراختیار صدام قرار دادند. روزنامه نیویورک تایمز هم فاش کردکه ۶۰ افسرآمریکایی محرمانه اطلاعات برنامه های عملیاتی و تحرکات نیروهای ایرانی را در اختیار صدام قرار می داند.

تجاوز عراق به ایران و حمایت قدرت های جهانی از متجاوز، موجب سه تحول در روند انقلاب اسلامی شد:

۱- روند نظامیگری در انقلاب سیاسی- اجتماعی ایران پدیدارشد،

۲- استراتژی ایران به سمت کسب توان بازدارندگی و تقویت توان نظامی چرخش کرد که اکنون شاهد توانمندی های  موشکی و پهپادی و هسته ای ایران هستیم،

۳- به منظور سازماندهی و مدیریت نیروهای مردمی داوطلب درجنگ، یک ارتش جدید به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران ایجاد شد.

امروزه آمریکا توان و نفوذ سپاه پاسداران در ایران و منطقه، توان نظامی و موشکی و هسته ای و پهپادی ایران را از جمله چالش ها و نگرانی های خود تلقی می کند.

دو درس مهم اینکه:

۱- اگر آمریکا با کودتای ۱۹۵۳، دموکراسی در ایران را قربانی نمی کرد، انقلاب ۱۹۷۹ در ایران رخ نمی داد و دو کشور می توانستند روابط حسنه و استراتژیک یکصد سال ما قبل را ادامه دهند.

۲- اگرآمریکا به تعهداتش در قالب قرارداد الجزایر عمل می کرد، از تجاوز صدام به خاک ایران و به کارگیری سلاحهای شیمیایی حمایت نمی کرد؛ دو کشور می توانستند روابط دوستانه گذشته را احیاء کنند و ما امروز شاهد یک خاورمیانه متفاوت بودیم.

اکنون اجازه دهید به موضوع هسته ای ایران بپردازم.

آمریکا درسال ۱۹۵۷ و درقالب برنامه "اتم برای صلح" برای مقابله با شوروی دردوران جنگ سرد، بنیان یک ایران هسته ای پایه ریزی کرد. اولین راکتور هسته ای را درسال ۱۹۶۷ در تهران ایجاد و پیشنهاد کرد که ایران تاسال ۱۹۹۴ بیست نیروگاه هسته ای از آمریکا خریداری کند. سازمان سیا به رئیس جمهور آمریکا هشدار داد که ایران تا سال ۱۹۸۴ به بمب هسته ای دست خواهد یافت. با این وجود جرالد فورد رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۷۵ دستور حمایت از توانمندی کامل هسته ای ایران را صادر کرد چون ایران را متحد خود می دانست.

بعد از انقلاب، ایران تصمیم گرفت که برنامه های هسته ای شاه را کنار بگذارد اما آمریکا سیاست "بهره مندی صفرتکنولوژی هسته ای" در مورد ایران را اتخاذ و همراه با اروپا تمام همکاری های هسته ای با ایران را لغو کردند. سایر کشورها نیز تحت فشارآمریکا، همکاری های هسته ای با ایران را قطع کردند. این باعث شد که ایران به سمت خودکفایی هسته ای برود. در سال ۲۰۰۲ ایران به توانمندی غنی سازی برای تولید سوخت هسته ای دست یافت و آمریکا مجبور شد سیاست خود در مورد ایران را از "بهره مندی صفر هسته ای" به "عدم غنی سازی" تغییر دهد.

سه کشور اروپایی در اکتبر ۲۰۰۳ مذاکرات هسته ای با ایران را آغاز کردند اما بخاطر مخالفت آمریکا با حق غنی سازی ایران، این مذاکرات شکست خورد. در این دوران در سال ۲۰۰۵ که من هم عضو تیم هسته ای بودم، ایران پیشنهادات سازنده ای داد که آمریکا رد کرد. اما توافق هسته ای ۲۰۱۵ بر اساس اصول همان پیشنهادات صورت گرفت. آمریکا و قدرت های جهانی بعد از سال ۲۰۰۵، تحریم ها را افزایش دادند. ایران هم در پاسخ، توانمندی هسته ای خود را تا سطحی افزایش داد که" زمان گریز هسته ای" ایران به ۲-۳ ماه رسید.

در عین حال این توانمندی ساده بدست نیامد. درسال ۲۰۱۰، آمریکا با همکاری اسرائیل عملیات حملات سایبری علیه تاسیسات هسته ای ایران را آغاز کردند و بعد از آن هم خرابکاری های متعددی در تاسیسات هسته ای ایران رخ داد و دانشمندان هسته ای متعددی درایران ترور شدند. ایران هم در مقابل، اقدام به کسب توانمندی سایبری کرد تا جائی که امروز، ایران در میان ۱۰ قدرت سایبری جهان است. دفتر اطلاعات ملی آمریکا در گزارش سال ۲۰۲۳، توانمندی سایبری ایران را از تهدیدات مهم آمریکا و متحدینش دانسته است. این هم یک نمونه دیگر از عمل و عکس العمل در امر بازدارندگی است.

بالاخره مدت زیادی طول کشید تا آمریکا واقع بین تر شود. اوباما سیاست هسته ای آمریکا درمورد ایران را از "غنی سازی صفر" به "بمب صفر" تغییر داد که همان هدف معاهده ان پی تی بود. لذا برجام در جولای ۲۰۱۵ توافق شد که سه نکته مهم دارد:

۱- شامل جامع ترین مکانیزم های بازرسی است،

۲-شامل محدودیت ها در مورد ظرفیت و سطح غنی سازی و آب سنگین است،

۳- زمان گریز هسته ای ایران از دو سه ماه به یکسال رسیده است.

اما آمریکا باز هم زیر این توافق زد در حالیکه ایران بطور کامل آن را اجرا کرد. ترامپ در می ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و تحریم ها را مجدد اعمال کرد. لذا ایران هم بتدریج تعهداتش درقالب برجام را کاهش داد، غنی سازی را تاسطح  ۶۰% افزایش و ذخائر مواد غنی شده سطح پایین را از ۳۰۰ به ۴۰۰۰ کیلوگرم افزایش داد. ترامپ ژنرال محبوب ایرانی، قاسم سلیمانی را به قتل رساند و ایران هم در پاسخ، پایگاه نظامی آمریکا در عراق را با موشک مورد حمله قرارداد. این حادثه اولین حمله به یک پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه بود.

خروج ترامپ از برجام برای آمریکا یک خسارت بود. زیرا:

۱- بعد از خروج ترامپ، زمان گریز هسته ای ایران از یکسال به حدود ۱۰ روز کاهش یافته است،

۲- تحریم ها و ترورهای اسرائیل نتوانسته مانع پیشرفت های هسته ای ایران شود،

۳- روابط خارجی ایران به سمت بلوک شرق به ویژه روسیه و چین چرخش کرد،

۴- ایران مراحل عضویت در پیمان شانگهای را نهایی کرد و پیوستن به گروه کشورهای بریکس را دنبال میکند،

۵- ایران پهپاد به روسیه صادر کرد و آمریکا و اروپا هم مدعی هستند که روسیه از این پهپادها علیه اوکراین استفاده کرده است.

اگر آمریکا متعهد به برجام می ماند، ایران می توانست در روابط خارجی خود حداقل بالانس در روابط با بلوک شرق و غرب را حفظ نموده ضمن اینکه ایران و آمریکا هم می توانستند در مورد موضوعات منطقه گفتگو داشته باشند.

لذا من سه توصیه کلان به تصمیم گیرندگان آمریکا دارم:

۱- برجام را احیاء کنید. طبق ارزیابی ۲۰۱۳ مدیر اطلاعات ملی آمریکا، ایران نه بمب هسته ای دارد و نه تصمیمی برای ساخت بمب هسته ای گرفته است. این واقعیت بخاطر این است که ایران روی توافق با آمریکا برای رفع تحریم ها و پایبندی آمریکا به توافق حساب کرده بود. اکنون هم ایران برای احیاء برجام آماده است منتهی معلوم نیست که این وضعیت برای همیشه ادامه یابد. احیاء برجام معتبرترین تضمین صلح آمیز ماندن برنامه هسته ای ایران است.

۲-موضوع عدم اشاعه سلاحهای هسته ای و کشتار جمعی را با نیت خوب دنبال کنید. سلاح های کشتار جمعی تهدید ثبات و امنیت جهانی هستند. ما وارد دورانی شده ایم که نگهداری و استفاده و تهدید به استفاده از سلاح های هسته ای به عنوان یک مشکل اصلی امنیت جهانی است. ریسک افزایش تنش های هسته ای بالا رفته و مجازات برای استفاده کنندگان هم نامعلوم. آمریکا و قدرت های جهانی باید رژیم های خلع سلاح را باکنار گذاشتن استانداردهای دوگانه، تقویت کنند. همه می دانند که درخاورمیانه این تنها اسرائیل است که بمب هسته ای دارد اما آمریکا دراین مورد یک کلمه حرف نمی زند.

۳- سیاست خاورمیانه ای خود را اصلاح کنید. اساس مشکل بین ایران و آمریکا در مورد منطقه است و نه موضوع هسته ای. آمریکا از طریق اقدامات اقتصادی و سیاسی و نظامی با تمام توان در جهت انزوای منطقه ای ایران تلاش کرده و متقابلا ایران هم در مقابل نقش و منافع آمریکا در منطقه ایستاده است.

این تقابل در چهل سال گذشته یک بازی باخت باخت برای آمریکا و ایران بوده است. امسال یک نماینده مجلس ایران رسما اعلام کرد که جمعیت زیرخط فقر ایران به ۲۸ میلیون رسیده است یعنی بیش از ۳۰% مردم ایران زیرخط فقر رفته اند که قطعا تحریم های آمریکا یکی از عوامل مهم آن است.

این بازی برای آمریکا هم باخت بوده است زیرا:

۱- امروز آمریکا با چالش "نقش و نفوذ ایران درمنطقه" اعم از یمن و سوریه و لبنان و عراق مواجه است،

۲- اتحاد اسرائیل و عربستان علیه ایران شکست خورده و ایران و عربستان با وساطت چین در مسیر بهبود روابط هستند،

۳- چین شریک اقتصادی اکثر کشورهای متحد آمریکا در منطقه شده است،

۴- افکارعمومی مردم خاورمیانه، آمریکا و اسرائیل را تهدید اصلی کشورهای خود می دانند،

۵- طبق تحقیق انجام شده توسط دانشگاه براون درسال ۲۰۲۳، جنگ های آمریکا بعد از سپتامبر۲۰۱۱ در عراق و افغانستان و سوریه و یمن و پاکستان، باعث مرگ ۴.۵ میلیون وآوراه گی  ۴۹ تا ۶۰ میلیون نفر شده است که با آوارگان جنگ جهانی دوم برابری می کند.

۷-مجله فورین پالیسی در مقاله اخیر خود تحت عنوان"عشق آمریکا به تحریم موجب سقوطش خواهد شد"، نوشته که تحریم های آمریکا علیه ۲۳ کشور و حدود ۱۰ هزار فرد و شرکت در دنیا اعمال می شود. کشورهای تحت تحریم آمریکا بیش از یک سوم تولید ناخالص جهان را دارند و لذا به فکر تغییر نظام مالی و سلطه دلار برتجارت جهانی هستند. مجله فارین پالیسی در پایان به مسئولین آمریکا توصیه می کند که به سیاست عشق بازی با تحریم خاتمه دهند چون مغایر منافع آمریکاست.

بطور خلاصه باید بگویم که سیاست آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس شکست خورده است و چین به عنوان برنده خاورمیانه ظهور می کند چون پکن منابع خود را در جنگ و تحریم و مداخله در کشورهای دیگر به هدر نداده و ظرفیت خود را صرف توسعه همکاری های اقتصادی نموده است.

لذا من ۷ توصیه به استراتژیست های آمریکا برای اصلاح سیاست های خاورمیانه ای دارم:

۱-  به جای تحریم و صدور تسلیحات و نظامی کردن منطقه خاورمیانه، بر همکاری های اقتصادی و تکنولوژیک تمرکز کنید،

۲- به سیاست های خطرناک مداخله و جنگ وتغییر رژیم در کشورها خاتمه دهید،

۳- روابط دوستانه با همه کشورها برقرار کنید بجای اینکه باگروهی از کشورها علیه گروه دیگری از کشورها متحد شوید،

۴- روابط مردم با مردم همچون توریسم و همکاری های آکادمیک، فرهنگی و اجتماعی را گسترش دهید اما براساس احترام به فرهنگ ها و ارزش های مردم خاورمیانه و نه اینکه دنبال تحمیل ارزش های آمریکایی و غربی به سایر ملت ها باشید.

۵- از ایجاد یک سیستم همکاری و امنیت جمعی بین هشت کشورخلیج فارس حمایت کنید و بجای ایجاد پایگاههای نظامی و صرف هزاران میلیارد دلار؛ تامین امنیت منطقه را به خود کشورهای منطقه واگذار کنید.

۶- از خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی به طور جدی حمایت کنید. اگر اصول برجام در منطقه خلیج فارس و درقالب سیستم همکاری جمعی اعمال شود، عملا خلیج فارس عاری از سلاحهای هسته ای شکل خواهد گرفت.

۷- برای خاتمه دادن به ۴۰ سال خصومت آمریکا با ایران، یک گفتگوی جامع و فراگیر با تهران برقرار کنید و بدنبال روابطی براساس احترام متقابل، عدم مداخله و منافع مشترک باشید زیرا لیست موضوعات مورد منافع مشترک بین ایران وآمریکا طولانی است.

آمریکا امروز به یک استراتژی جدید برمبنای "عدم مداخله"، "عدم تلاش برای تغییر رژیم"، "عدم نقض حاکمیت ملی کشورها" و "احترام متقابل" نیازدارد نه اینکه به دنبال کنترل همه افراد در همه جهان باشد.

311311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1807273

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سید حسین موسویان ایران و آمریکا هسته ای ایران خاورمیانه ای بین ایران بمب هسته ای ایران هم هسته ای علیه ایران هسته ای صدام قرار غنی سازی تحریم ها دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۲۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا

واشنگتن خواهان مهار پکن در تهران است، اما کارشناسان می گویند این موضوع به این سادگی ها هم نیست.

به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقاله ای با عنوان "چین واقعاً چقدر بر ایران اهرم دارد؟" نوشت: حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریک‌آمیز خود و گروه‌های مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.

حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدت‌هاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواسته‌اند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماه‌ها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق می‌شوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی گفت: « حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل می‌گیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»

با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر می‌کنند. در تازه‌ترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریم‌های انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکت‌های چینی که نفت خام ایران را خریداری می‌کنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ می‌کنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.

جاش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده می‌کند. چین با واردات میلیون‌ها بشکه نفت در روز، ایران را در تجارت نگه می‌دارد و بودجه‌های مهمی را برای برنامه هایی چون توسعه موشکی و تسلیحات هسته‌ای فراهم می‌کند.

اگرچه ایالات متحده به طور فزاینده ای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار می دهند که این موضوع به این سادگی ها نیست.

کمتر کشوری به اندازه چین با ایران روابط اقتصادی قابل توجهی دارد. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است، یک رابطه طولانی مدت که عمدتا حول محور تجارت نفت بوده است. بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکت‌های چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین حد در ۱۰ سال اخیر رساندند.

اما روابط اقتصادی آنها به لحاظ نفوذ نابرابر است. به عنوان مثال، سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است. با این حال، چین تامین‌کنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل می‌دهد.

پاتریشیا کیم، یکی از همکاران موسسه بروکینگز، به فارین پالیسی گفت: پکن به‌عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانال‌های ارتباطی ممتاز با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری بر این کشور نسبت به ایالات متحده یا متحدانش دارد.

او افزود: «اگر رهبران چین تصمیم بگیرند رویکرد مداخله جویانه تری اتخاذ کنند، سخت است بگوییم که پکن چقدر می تواند تهران را مهار کند.»

ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، گفت: در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرمی است، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است.

به عنوان مثال، پالایشگاه های خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت می کنند، به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری می کنند، نه پالایشگاه های دولتی. او گفت که این پالایشگاه‌های خصوصی «به‌شدت دشوار است که کنترل شوند» و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن چالش‌برانگیز می‌کند.

مقیاس سرمایه گذاری چینی ها در ایران که عمدتاً توسط شرکت های خصوصی هدایت می شود، همچنان یک موضوع آزاردهنده در روابط بین دو کشور است. فیگوئروا گفت که چین به طور مزمن در ایران سرمایه گذاری ناکافی کرده است، که شکایت هایی را از سوی تهران برانگیخته و بر تمایل آنها برای تن دادن به فشار چین تأثیر می گذارد.

*ترجمه: ابوالفضل خدائی

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • گروسی: امیدوارم نشست اصفهان گام جدیدی برای همکاری‌ها باشد
  • توجه ویژه رسانه‌های عربی به سفر «مهم» بارزانی به ایران
  • ۴۲۰ مقاله در سی‌امین کنفرانس بین المللی هسته‌ای ایران پذیرفته شد
  • آغاز به کار میزگردها و پنل‌های تخصصی سی امین کنفرانس ملی هسته‌‌ای ایران
  • ایران میزبان یک رویداد علمی - هسته‌ای در سطح بین‌المللی است
  • رئیس سیا نگران روابط ایران و روسیه شد/ برنز به ایران اتهام زد
  • لاوروف: نتایج انتخابات آمریکا بر تمایل برای تحمیل «شکست استراتژیک» به ما اثری ندارد
  • پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
  • رمزگشایی از تشدید فشارهای لابی اسرائیل علیه موسویان/ مقاله تند جروزالم‌پست علیه دیپلمات پیشین ایرانی
  • مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا